بسیاری از افراد به اشتباه تصور می کنند که معلولیت و ناتوانی جسمی. باعث از بین رفتن میل جنسی می شود در حالی که. این مساله تاثیر چندانی بر اصل این قضیه ندارد بلکه شیوه ها و مهارت .های آنها در ارتباط جنسی تغییر پیدا می کند. ناتوانی جسمی، علایق و تمایلات جنسی انسان را کاهش نمیدهد و او را از نظر جنسی غیرفعال یا «سرد» نمیکند بلکه فقط شیوهها و مهارت وی در ارتباطات جنسی را تغییر میدهد.
سلامت جنسی در افراد معلول
هنگامی که راجع به معلولیت صحبت می کنیم، اغلب مردم ذهن شان به سمت ضایعه. نخاعی گرایش پیدا می کند؛ هرچند افراد ضایعه نخاعی طیف بارزی از لحاظ مشکلات جسمی. و جنسی در میان معلولان دارند اما کسانی که دچار محرومیت های شنوایی، بینایی، لامسه هستند نیز مانند افراد قطع عضوی در عملکرد جنسی شان دچار مشکل هستند.
اغلب تصور می کنیم .کسانی که دچار عقب مانده ذهنی هستند، اصلا نیاز جنسی ندارند. نابینایان. و ناشنوایان هم چون مشکلی در اندام های جنسی شان ندارند، پس قطعا مشکل. جنسی ندارند. فقط افراد دارای ضایعه نخاعی هستند که در برقراری رابطه جنسی دچار مشکل هستند. متاسفانه این اندیشه نادرست گاهی در میان متخصصان نیز دیده می شود.
اغلب تصور می کنیم که یک فرد ناشنوا یا نابینا هیچ مشکل جنسی ندارد. در حالی که مشکل جنسی این افراد خاص و ویژه است. متاسفانه به دلیل کم لطفی و کم موهبتی که نسبت به این گروه از افراد وجود دارد، مشکلات جنسی نیز بر مشکلات معلولیت آنها اضافه شده است.
رابطه جنسی و معلولیت
سازوکار رابطه جنسی ممکن. است برای فرد معلول کمی دلهرهآور به نظر آید. زمانی که صحبت بر سر معلولیت در رابطه جنسی است، رابطه برقرار کردن، به دست آوردن تجربه، مسائل پزشکی و ابزارهای کمکی از جمله مهمترین عوامل تایینکننده به حساب میآیند. همچنین رسیدن به حظ و کیف در رابطه جنسی، صرف نظر از لذت دخول یا آمیزش نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است. بهطور مثال حساسیت نسبت به لمس شدن در بدن فرد مبتلا به ضایعه نخاعی و در اطراف ضایعه بیشتر است. در تحقیقی که توسط بنیاد کریستوفر و دانا ریو انجام گرفت، ۷۹٪ از مردان دچار ضایعه نخاعی ناقص و ۲۸٪ از مردان دچار ضایعه نخاعی کامل، موفق شدند به اورگاسم برسند.
زنان و معلولیت
بزرگترین مشکل زنان دارای معلولیت قطعی نخاع این است که اندام های جنسی زنانه این افراد به دلیل قطع شدن طناب نخاعی شان، تحریک نمی شود و هیچ لذتی از رابطه جنسی پیدا نمی کنند. اگر مردی نعوظ نداشته باشد، عملا رابطه جنسی عقیم می شود، در حالی که اگر بانوان معلول حتی افرادی که فاقد معلولیت هستند، تمایلی به رابطه جنسی نداشته باشند باز هم رابطه جنسی ایجاد می شود زیرا عامل برقراری رابطه جنسی مرد است.
دارو درمانی
در درجه اول باید به وضعیت بهداشت. جسم .و روان این افراد توجه کرد چون. به علت ناتوانی در حرکت، مشکل رعایت موارد بهداشت فردی .وجود دارد. از طرفی به علتی که ذکر شد، مسایل روان باید در نظر گرفته شود تا انگیزه بیشتری در ارتباط زناشویی به وجود آید. این دو مورد خود نقش موثری را در رفع اختلالات زناشویی بازی میکنند.
قبل از دارو درمانی. باید شیوه تخیل صحیح را به این بیماران یاد داد؛چون بخشی از یک فعالیت زناشویی، بخش تخیل است. پس از این مرحله میرسیم به مرحله تحریک. در مرحله تحریک در صورتی که ضایعه نخاعی، ناکامل باشد و بخشی از ارتباط عصبی باقیمانده باشد، داروهایی مانند سیلدنافیل و تادالافیل موثر است. برای کسانی که به قطع کامل نخاع دچار شدهاند، میتوان. از وسایلی مانندپروتز یا دستگاههای مصنوعی و دستگاههای مکنده جریان خون آلت و در موارد قطع نخاع ناحیه خاجی، میتوان از وسایل کاشتنی که تحریک الکتریکی ایجاد میکنند، بهره برد.
برای این افراد میتوان از داروی اکسیبوتینین که محرک سیستم پاراسمپاتیک است و داروی .سیلدنافیل و تادالافیل که بازکننده عروق خونی. است و موجب پرخون شدن آلت و در نهایت سبب نعوظ میشود، استفاده کرد. همچنین برای این افراد آموزش تخیل و استفاده از وسایل کمکی برای بیمارانی با مشکلات شدیدتر نیز کاربرد دارد. رعایت بهداشت و از همه مهمتر، پرداختن به مشکلات روان این افراد باید در صدر همه برنامهها قرار گیرد.
سخن آخر
مسائل جنسی وسیعتر از توانایی برای یک عمل ساده آمیزش هستند؛ یعنی شامل احساسات، نگرشها و باورها و رفتارهایی هستند که احساس بودن و وجودداشتن را در انسان ایجاد میکنند. برای افراد پاراپلژیک، کوادریپلژیک. و ناتوان جسمی، از دست دادن توانایی عمل جنسی – که بعضا به علت محدودیت .حرکت یا بیحسی اندامهای تحتانی پیش میآید – به آن معنی نیست که فرد میل و تحریکات جنسی. را نیز از دست داده است؛ چون تمایلات و محرکات جنسی عموما از طریق مغز عمل کرده و پیغام برای تحریک فیزیولوژیک اندامهای جنسی از طریق طناب نخاعی منتقل میشود. به طور مثال حتی اگر فرد به دلیل. بیحسی در اندام تناسلی، ارگاسم (اوج لذت) را حس نکند، میتواند ارگاسم «فانتوم» (تصور اوج لذتجنسی) را در دیگر قسمتهای بدن تجربه کند.
چالشها با ناتوانی در بخشی از بدن و استرسهای حاصل از آن، فرد ناتوان و مراقباناش، دیگر جوانب .زندگی مانند زندگی جنسی وی را کم اهمیت جلوه میدهند؛ در صورتی که آموزش، حمایت تکنیکی و تقویت این جنبه از زندگی، توان فرد برای مقابله با ناتوانی جسمی را بیشتر کرده و امید به زندگی را افزایش میدهد. محدودیت در ایجاد فرصتهای جنسی، محدودیت در .داشتن حریم خصوصی به علت نیاز به مراقبت مداوم، نگرش منفی موجود در جامعه نسبت به فعالیتهای جنسی افراد ناتوان جسمی یا ذهنی و احتمال مورد سوءاستفاده واقع شدن، تبعیض و خشونت جنسی، همه و همه از مواردی هستند که باعث فراموش شدن این قشر از جامعه میشوند.
این رفتارها، نه تنها توسط اعضای جامعه. انجام میشود بلکه باور خود افراد ناتوان هم به مشکلات دامن میزند. به شما توصیه مـیکنیم که از آموزشها و شیوههای توانبخشی جنسی -که مخصوص افراد ناتوان جسمی یا ذهنی است – کمک بگیرید.